بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ
آلا؛ مفاتیح الجنان
روز بیست و هشتم صفر
يا أَبَتاهُ أَجابَ رَبّاً دَعاهُ
يا أَبَتاهُ مِنْ رَبِّهِ ما أَدْناهُ
پدرم، پروردگارت را که تو را فرا خواند پاسخ دادی
پدرم، چقدر به پروردگارت نزدیکی
ای دو جهان زیرزمین ازچهای
خاک نه ای خاکنشین ازچهای
مَاذا عَلَی الْمُشْتَمِّ تُرْبَةَ أَحْمَدٍ
أَنْ لَايَشَمَّ مَدَی الزَّمانِ غَوالِيا
بر بوینده خاک احمد چیست؟
اینکه تا پایان زمان عطرها را نبوید
صُبَّتْ عَلَيَّ مَصائِبٌ لَوْ أَنَّها
صُبَّتْ عَلَی الْأَيّامِ صِرْنَ لَيالِيا
بر من مصائبی فرود آمد که اگر آنها
بر روزها آمده بود شب میشدند
قُلْ لِلْمُغَيِّبِ تَحْتَ أَثوابِ الثَّریٰ
إِنْ كُنْتَ تَسْمَعُ صَرْخَتِي وَنِدائِيا
به آنکه در زیر تودههای خاک پنهان شده بگو
اگر فریاد و صدای مرا میشنیدی
صُبَّتْ عَلَيَّ مَصائِبٌ لَوْ أَنَّها
صُبَّتْ عَلَی الْأَيَّامِ صِرْنَ لَيالِيا
بر من مصائبی فرو ریخت که اگر آنها
بر روزها فرو ریخته بود شب میشدند
قَدْ كُنْتُ ذاتَ حِمیً بِظِلِّ مُحَمَّدٍ
لَا أَخْشَیٰ مِنْ ضَيْمٍ وَكانَ حِمیًلِيا
همانا من در سایه محمّد حمایتی داشتم
که از ستم نمیترسیدم و او جورکش من بود
فَالْيَوْمَ أَخْضَعُ لِلذَّلِيلِ وَأَتَّقِي
ضَيْمِي وَأَدْفَعُ ظالِمِي بِرِدائِيا
اما امروز برای شخص پست تواضع کنم و از ستم
بر خود میپرهیزم و ستمگرم را با جامهام دفع میکنم
فَإِذا بَكَتْ قُمْرِيَّةٌ فِي لَيْلِها
شَجَناً عَلیٰ غُصْنٍ بَكَيْتُ صَباحِيا
اگر قُمری به شبانگاهش گریه کند
من در روز از غصّه بر شاخساری بگریم
فَلَأَجْعَلَنَّ الْحُزْنَ بَعْدَكَ مُؤ نِسِي
وَلَأَجْعَلَنَّ الدَّمْعَ فِيكَ وِشاحِيا
اندوه را پس از تو مونسم قرار میدهم
و دانههای اشک را در هجر تو، گردنبند میکنم
Designed by Hamid Reza Niroomand @ Aftab.cc