بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

آلا؛ مفاتیح الجنان

 

مطلب سوم : زیارت جامعه برای زیارت همه ائمه(ع)

هر امامی را، در هر زمان از ماه‌ها و ایام، می‌توان به آن زیارت کرد و این زیارت را سید ابن طاووس در کتاب «مصباح الزائر» با مقدّماتی از دعا و نماز، در وقت رفتن به سفر زیارت، از ائمه(علیهم‌السلام) روایت کرده و فرموده است: چون خواستی غسل زیارت کنی، در وقتی که غسل می‌کنی بگو:
بِسْمِ اللّٰهِ وَبِاللّٰهِ وَفِي سَبِيلِ اللّٰهِ وَعَلَیٰ مِلَّةِ رَسُولِ اللّٰهِ، اللّٰهُمَّ اغْسِلْ عَنِّي دَرَنَ الذُّنُوبِ، وَوَسَخَ الْعُيُوبِ، وَطَهِّرْنِي بِماءِ التَّوْبَةِ، وَأَلْبِسْنِي رِداءَ الْعِصْمَةِ، وَأَيِّدْنِي بِلُطْفٍ مِنْكَ يُوَفِّقُنِي لِصالِحِ الْأَعْمالِ، إِنَّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ.
به نام خدا و به خدا و در راه خدا و بر آیین رسول خدا. خدایا از من ناپاکی گناهان و آلودگی عیوب را بشوی و به آب توبه پاکیزه‌ام کن و جامه خودداری بر وجودم بپوشان و به لطفی از جانب خود یاری‌ام کن که مرا موفق نماید به اعمال شایسته، به درستی که تو دارنده‌ی احسان بزرگی.
پس هرگاه به در حرم مطهّر نزدیک شدی بگو:
الْحَمْدُلِلّٰهِ الَّذِي وَفَّقَنِي لِقَصْدِ وَلِيِّهِ وَزِيارَةِ حُجَّتِهِ، وَأَوْرَدَنِي حَرَمَهُ وَلَمْ يَبْخَسْنِي حَظِّي مِنْ زِيارَةِ قَبْرِهِ، وَالنُّزُولِ بِعَقْوَةِ مُغَيَّبِهِ وَساحَةِ تُرْبَتِهِ . الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي لَمْ يَسِمْنِي بِحِرْمانِ مَا أَمَّلْتُهُ، وَلَا صَرَفَ عَنِّي مَا رَجَوْتُهُ، وَلَا قَطَعَ رَجائِي فِيمَا تَوَقَّعْتُهُ، بَلْ أَلْبَسَنِي عافِيَتَهُ، وَأَفادَنِي نِعْمَتَهُ، وَآتانِي كَرامَتَهُ.
خدا را ستایش که مرا به روی آوردن به سوی ولی‌ّاش و زیارت حجّتش موفّق نمود و به حرم او وارد ساخت و بهره‌ام را از زیارت بارگاهش و فرود آمدن به کوی دور از انظارش و آستانه تربتش نکاست؛ خدا را ستایش که به محرومیت از آنچه آرزو داشتم داغدارم نکرد و آنچه را به آن امید داشتم از من بازنگرداند و امیدم را در آنچه انتظار داشتم قطع نکرد، بلکه لباس عافیت را به وجودم پوشاند و از نعمتش بهره‌مند نمود و از کرامتش به من عنایت فرمود.
پس هرگاه وارد حرم شدی در برابر ضریح مقدّس بایست و بگو:
السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَئِمَّةَ الْمُؤْمِنِينَ، وَسادَةَ الْمُتَّقِينَ، وَكُبَراءَ الصِّدِّيقِينَ، وَأُمَراءَ الصَّالِحِينَ، وَقادَةَ الْمُحْسِنِينَ، وَأَعْلامَ الْمُهْتَدِينَ، وَأَنْوارَ الْعارِفِينَ، وَوَرَثَةَ الْأَنْبِياءِ، وَصَفْوَةَ الْأَوْصِياءِ، وَشُمُوسَ الْأَتْقِياءِ، وَبُدُورَ الْخُلَفاءِ، وَعِبادَ الرَّحْمَانِ، وَشُرَكاءَ الْقُرْآنِ، وَمَنْهَجَ الْإِيمانِ، وَمَعادِنَ الْحَقائِقِ، وَشُفَعاءَ الْخَلائِقِ، وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ .
سلام بر شما پیشوایان مؤمنان و سروران پرهیزگاران و بزرگان درست‌کرداران و راستگویان و امیران شایستگان و رهبران نیکوکاران و نشانه‌های راه‌یافتگان و نورهای عارفان و وارثان پیامبران و برگزیده جانشینان و خورشیدهای پرهیزگاران و ماه‌های کامل جانشینان و بندگان رحمان و شریکان قرآن و راه ایمان و سرچشمه‌های حقایق و شفیعان خلایق و رحمت و برکات خدا بر شما باد،
أَشْهَدُ أَنَّكُمْ أَبْوابُ اللّٰهِ، وَمَفاتِيحُ رَحْمَتِهِ، وَمَقالِيدُ مَغْفِرَتِهِ، وَسَحائِبُ رِضْوانِهِ، وَمَصابِيحُ جِنانِهِ، وَحَمَلَةُ فُرْقانِهِ، وَخَزَنَةُ عِلْمِهِ، وَحَفَظَةُ سِرِّهِ، وَمَهْبِطُ وَحْيِهِ، وَعِنْدَكُمْ أَماناتُ النُّبُوَّةِ، وَوَدائِعُ الرِّسالَةِ، أَنْتُمْ أُمَناءُ اللّٰهِ وَأَحِبَّاؤُهُ، وَعِبادُهُ وَأَصْفِياؤُهُ، وَأَنْصارُ تَوْحِيدِهِ، وَأَرْكانُ تَمْجِيدِهِ، وَدُعاتُهُ إِلیٰ كُتُبِهِ، وَحَرَسَةُ خَلائِقِهِ، وَحَفَظَةُ وَدَائِعِهِ،
گواهی می‌دهم که شمایید درگاه‌های خدا و کلیدهای رحمتش و وسائل آمرزشش و ابرهای خشنودی‌اش و چراغ‌های بهشتش و حاملان قرآنش و خزانه‌داران علمش و حافظان رازش و فرودگاه وحی‌اش و امانت‌های نبوّت و سپرده‌های رسالت نزد شماست، شمایید امینان خدا و دوستان و بندگانش و برگزیدگانش و یاران توحیدش و پایه‌های تمجیدش و خوانندگان به سوی کتاب‌هایش و پاسداران خلایقش و نگهبانان ودیعه‌هایش،
لَايَسْبِقُكُمْ ثَناءُ الْمَلائِكَةِ فِي الْإِخْلاصِ وَالْخُشُوعِ وَلَا يُضادُّكُمْ ذُو ابْتِهالٍ وَخُضُوعٍ؛ أَنَّیٰ وَلَكُمُ الْقُلُوبُ الَّتِي تَوَلَّی اللّٰهُ رِياضَتَها بِالْخَوْفِ وَالرَّجاءِ، وَجَعَلَها أَوْعِيَةً لِلشُّكْرِ وَالثَّناءِ، وَآمَنَها مِنْ عَوارِضِ الْغَفْلَةِ، وَصَفَّاها مِنْ سُوءِ الْفَتْرَةِ بَلْ يَتَقَرَّبُ أَهْلُ السَّماءِ بِحُبِّكُمْ، وَبِالْبَراءَةِ مِنْ أَعْدائِكُمْ، وَتَوَاتُرِ الْبُكاءِ عَلَیٰ مُصابِكُمْ، وَالاسْتِغْفارِ لِشِيعَتِكُمْ وَمُحِبِّيكُمْ،
ثنای فرشتگان نسبت به خدا، در اخلاص و فروتنی از شما پیشی نگیرد و صاحب زاری و فروتنی با شما ضدّیت ننماید؛ از کجا توانند؟ و حال آنکه برای شما دل‌هایی است که خدا عهده‌دار تهذیب آن‌ها با بیم و امید شده است و آن‌ها را ظرف‌هایی برای شکر و ثنا قرار داد و از عارضه‌های غفلت ایمن نموده و از بدی سستی تصفیه کرده است، بلکه اهل آسمان‌ها به خدا تقرّب می‌جویند، به دوستی شما و به بیزاری از دشمنانتان و پی‌درپی گریستن به مصیبت‌هایتان و آمرزش‌خواهی برای شیعیان و دوستانتان،
فَأَنَا أُشْهِدُ اللّٰهَ خالِقِي، وَأُشْهِدُ مَلائِكَتَهُ وَأَنْبِياءَهُ، وَأُشْهِدُكُمْ يَا مَوالِيَّ أَنِّي مُؤْمِنٌ بِوِلايَتِكُمْ، مُعْتَقِدٌ لِإِمامَتِكُمْ، مُقِرٌّ بِخِلافَتِكُمْ، عارِفٌ بِمَنْزِلَتِكُمْ، مُوقِنٌ بِعِصْمَتِكُمْ، خاضِعٌ لِوِلايَتِكُمْ؛ مُتَقَرِّبٌ إِلَی اللّٰهِ بِحُبِّكُمْ، وَبِالْبَراءَةِ مِنْ أَعْدائِكُمْ، عالِمٌ بِأَنَّ اللّٰهَ قَدْ طَهَّرَكُمْ مِنَ الْفَوَاحِشِ مَا ظَهَرَ مِنْها وَمَا بَطَنَ وَمِنْ كُلِّ رِيبَةٍ وَنَجاسَةٍ وَدَنِيَّةٍ وَرَجاسَةٍ، وَمَنَحَكُمْ رايَةَ الْحَقِّ الَّتِي مَنْ تَقَدَّمَها ضَلَّ وَمَنْ تَأَخَّرَ عَنْها زَلَّ، وَفَرَضَ طاعَتَكُمْ عَلَیٰ كُلِّ أَسْوَدَ وَأَبْيَضَ،
من خدا را گواه می‌گیرم که آفریننده من است و گواه می‌گیرم فرشتگان و پیامبران را و گواه می‌گیرم شما را ای سرپرستان من که من به ولایت شما مؤمنم و به امامت شما معتقدم و به خلافت شما اقرار دارم و به مقام شما عارفم و به معصوم بودنتان یقین دارم، نسبت به ولایت شما فروتنم؛ به دوستی شما و بیزاری از دشمنانتان به سوی خدا تقرّب می‌جویم، آگاهم به اینکه خدا شما را پاک کرده از زشتی‌های آشکار و پنهان و از هر شک و دودلی و آلودگی و پستی و پلیدی و به شما عطا کرده پرچم حقّی را که هرکه بر آن پیشی جسته گمراه شده است و هرکه از آن عقب مانده، لغزیده است و طاعت شما را بر هر سیاه و سپیدی واجب نموده است
وَأَشْهَدُ أَنَّكُمْ قَدْ وَفَيْتُمْ بِعَهْدِ اللّٰهِ وَذِمَّتِهِ وَبِكُلِّ مَا اشْتَرَطَ عَلَيْكُمْ فِي كِتابِهِ، وَدَعَوْتُمْ إِلیٰ سَبِيلِهِ، وَأَنْفَذْتُمْ طاقَتَكُمْ فِي مَرْضاتِهِ، وَحَمَلْتُمُ الْخَلائِقَ عَلَیٰ مِنْهاجِ النُّبُوَّةِ وَمَسالِكِ الرِّسالَةِ، وَسِرْتُمْ فِيهِ بِسِيرَةِ الْأَنْبِياءِ وَمَذاهِبِ الْأَوْصِياءِ، فَلَمْ يُطَعْ لَكُمْ أَمْرٌ، وَلَمْ تُصْغَ إِلَيْكُمْ أُذُنٌ، فَصَلَواتُ اللّٰهِ عَلَیٰ أَرْواحِكُمْ وَأَجْسادِكُمْ.
و گواهی می‌دهم که شما به عهد و پیمان خدا و به هر چه در کتابش بر شما شرط کرده بود وفا کردید و به راه خدا خواندید و نیروی خود را در خشنودی‌اش هزینه نمودید و خلایق را بر طریق نبوّت و راه‌های رسالت واداشتید و در این راه به روش پیامبران و روش‌های جانشینان قدم برداشتید، اما فرمانی از شما پیروی نشد و گوشی در برابر سخنان شما برای گوش دادن قرار نگرفت، درودهای خدا بر ارواح و اجسادتان.
پس خود را به قبر منوّر می‌چسبانی و می‌گویی:
بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِّي يَا حُجَّةَ اللّٰهِ، لَقَدْ أُرْضِعْتَ بِثَدْيِ الْإِيمانِ، وَفُطِمْتَ بِنُورِ الْإِسْلامِ، وَغُذِّيتَ بِبَرْدِ الْيَقِينِ، وَأُلْبِسْتَ حُلَلَ الْعِصْمَةِ، وَاصْطُفِيتَ وَوُرِّثْتَ عِلْمَ الْكِتابِ، وَلُقِّنْتَ فَصْلَ الْخِطابِ، وَأُوضِحَ بِمَكانِكَ مَعارِفُ التَّنْزِيلِ وَغَوامِضُ التَّأْوِيلِ، وَسُلِّمَتْ إِلَيْكَ رايَةُ الْحَقِّ، وَكُلِّفْتَ هِدايَةَ الْخَلْقِ، وَنُبِذَ إِلَيْكَ عَهْدُ الْإِمامَةِ، وَأُلْزِمْتَ حِفْظَ الشَّرِيعَةِ،
پدر و مادرم به فدایت ای حجّت خدا، تو از سینه ایمان شیر داده شدی و به نور اسلام از شیر بازت داشتند و با خنکای یقین تغذیه شدی و جامه‌های عصمت به تو پوشانده شد و علم کتاب را وارث گشتی و به جداسازی حق و باطل تلقین شدی و با منزلتت معارف قرآن و مشکلات تأویل روشن شد و پرچم حق تسلیم تو گشت و هدایت بندگان به تو تکلیف شد و عهد امامت، در اختیار تو قرار گرفت و به حفظ شریعت ملزم شدی
وَأَشْهَدُ يَا مَوْلايَ أَنَّكَ وَفَيْتَ بِشَرائِطِ الْوَصِيَّةِ، وَقَضَيْتَ مَا لَزِمَكَ مِنْ حَدِّ الطَّاعَةِ، وَنَهَضْتَ بِأَعْبَاءِ الْإِمامَةِ؛ وَاحْتَذَيْتَ مِثالَ النُّبُوَّةِ فِي الصَّبْرِ وَالاجْتِهادِ وَالنَّصِيحَةِ لِلْعِبادِ وَكَظْمِ الْغَيْظِ وَالْعَفْوِ عَنِ النَّاسِ، وَعَزَمْتَ عَلَی الْعَدْلِ فِي الْبَرِيَّةِ وَالنَّصَفَةِ فِي الْقَضِيَّةِ، وَوَكَّدْتَ الْحُجَجَ عَلَی الْأُمَّةِ بِالدَّلائِلِ الصَّادِقَةِ وَالشَّرِيعَةِ النَّاطِقَةِ
و گواهی می‌دهم ای مولایم که تو به شرایط وصیت وفا کردی و از حدّ اطاعت، آنچه را تکلیف داشتی انجام دادی و به مسئولیت‌های سنگین امامت قیام نمودی؛ و به مقام نبوّت اقتدا کردی، در صبر و کوشش و خیرخواهی نسبت به بندگان و فروخوردن خشم و گذشت از مردم و بر عدالت در میان مردم و انصاف در قضاوت، مصمّم شدی و حجّت‌ها را بر امّت استوار ساختی با دلایل صادقانه و شریعت گویا
وَدَعَوْتَ إِلَی اللّٰهِ بِالْحِكْمَةِ الْبالِغَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، فَمُنِعْتَ مِنْ تَقْوِيمِ الزَّيْغِ، وَسَدِّ الثُّلَمِ، وَ إِصْلاحِ الْفاسِدِ، وَكَسْرِ الْمُعانِدِ، وَ إِحْياءِ السُّنَنِ، وَ إِماتَةِ الْبِدَعِ، حَتَّیٰ فارَقْتَ الدُّنْيا وَأَنْتَ شَهِيدٌ، وَلَقِيتَ رَسُولَ اللّٰهِ صَلَّی اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَأَنْتَ حَمِيدٌ، صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْكَ تَتَرادَفُ وَتَزِيدُ.
و با حکمت رسا و پند نیکو دعوت به خدا کردی، اما بازداشته شدی از راست‌کردن کجی‌ها و گرفتن رخنه‌ها و اصلاح تباهی و شکستن دشمن و زنده نمودن سنّت‌ها و میراندن بدعت‌ها تا از دنیا جدا شدی درحالی‌که شهید بودی و رسول خدا (درود خدا بر او و خاندانش) را ملاقات نمودی درحالی‌که ستوده بودی، درودهای خدا بر تو، پیاپی شود و افزون گردد.
سپس به طرف پایین پای مبارک برو و بگو:
يا سادَتِي يَا آلَ رَسُولِ اللّٰهِ، إِنِّي بِكُمْ أَتَقَرَّبُ إِلَی اللّٰهِ جَلَّ وَعَلَا بِالْخِلافِ عَلَی الَّذِينَ غَدَرُوا بِكُمْ، وَنَكَثُوا بَيْعَتَكُمْ، وَجَحَدُوا وِلايَتَكُمْ، وَأَنْكَرُوا مَنْزِلَتَكُمْ، وَخَلَعُوا رِبْقَةَ طاعَتِكُمْ، وَهَجَرُوا أَسْبابَ مَوَدَّتِكُمْ، وَتَقَرَّبُوا إِلیٰ فَراعِنَتِهِمْ بِالْبَراءَةِ مِنْكُمْ وَالْإِعْراضِ عَنْكُمْ،
ای سروران من، ای خاندان رسول خدا، به وسیله شما به خدای جلّ و علا تقرّب می‌جویم به این امور: با مخالفت کردن با آنان‌ که به شما خیانت کردند و پیمان بیعت شما را شکستند و ولایت و منزلت شما را منکر شدند و کمند طاعت شما را از وجود خود برکندند و وسایل دوستی شما را ترک نمودند و به فرعون‌هایشان با بیزاری و روی‌گردانی از شما، نزدیک شدند
وَمَنَعُوكُمْ مِنْ إِقامَةِ الْحُدُودِ، وَاسْتِئْصالِ الْجُحُودِ، وَشَعْبِ الصَّدْعِ، وَلَمِّ الشَّعَثِ، وَسَدِّ الْخَلَلِ، وَتَثْقِيفِ الْأَوَدِ، وَ إِمْضاءِ الْأَحْكامِ، وَتَهْذِيبِ الْإِسْلامِ، وَقَمْعِ الْآثامِ، وَأَرْهَجُوا عَلَيْكُمْ نَقْعَ الْحُرُوبِ وَالْفِتَنِ، وَأَنْحَوْا عَلَيْكُمْ سُيُوفَ الْأَحْقادِ، وَهَتَكُوا مِنْكُمُ السُّتُورَ، وَابْتاعُوا بِخُمْسِكُمُ الْخُمُورَ، وَصَرَفُوا صَدَقاتِ الْمَساكِينِ إِلَی الْمُضْحِكِينَ وَالسَّاخِرِينَ؛
و شما را از اقامه حدود و ریشه‌کن کردن انکارها و پرکردن شکاف و جمع کردن پراکندگی و بستن رخنه‌ها و صاف کردن کجی‌ها و اجرای احکـام و بی‌پیرایه ساختن اسلام و قلع‌وقمع کردن گناهان بازداشتند و بر ضدّ شما گردوغبار جنگ‌ها و آشوب‌ها را برانگیختند و شمشیرهای کینه را بر شما زدند و پرده‌های حرمت شما را دریدند و با خمس شما شراب‌ها خریدند و حقوق بیچارگان را در امر دلقک‌ها و مسخره‌پیشه‌گان خرج کردند؛
وَذٰلِكَ بِما طَرَّقَتْ لَهُمُ الْفَسَقَةُ الْغُواةُ وَالْحَسَدَةُ الْبُغاةُ أَهْلُ النَّكْثِ وَالْغَدْرِ وَالْخِلافِ وَالْمَكْرِ وَالْقُلُوبِ الْمُنْتِنَةِ مِنْ قَذَرِ الشِّرْكِ، وَالْأَجْسادِ الْمُشْحَنَةِ مِنْ دَرَنِ الْكُفْرِ، الَّذِينَ أَضَبُّوا عَلَی النِّفاقِ وَأَكَبُّوا عَلَیٰ عَلائِقِ الشِّقاقِ،
و این امور به خاطر این بود که برای آنان، بدکاران گمراه راه باز کردند و حسودان متجاوز اهل پیمان‌شکنی و خیانت و خلافکاری و نیرنگ و دل‌های بویافته از آلودگی بت‌پرستی و بدن‌های انباشته از چرک کفر، آنان‌ که سخت به نفاق چسبیدند و به رشته‌های تفرقه روی آوردند،
فَلَمَّا مَضَی الْمُصْطَفیٰ صَلَوات اللّٰهِ عَلَيْهِ وَآلِهِ اخْتَطَفُوا الْغِرَّةَ، وَانْتَهَزُوا الْفُرْصَةَ، وَانْتَهَكُوا الْحُرْمَةَ، وَغَادَرُوهُ عَلَیٰ فِرَاشِ الْوَفاةِ، وَأَسْرَعُوا لِنَقْضِ الْبَيْعَةِ، وَمُخالَفَةِ الْمَوَاثِيقِ الْمُؤَكَّدَةِ، وَخِيانَةِ الْأَمانَةِ الْمَعْرُوضَةِ عَلَی الْجِبالِ الرَّاسِيَةِ، وَأَبَتْ أَنْ تَحْمِلَها وَحَمَلَهَا الْإِنْسانُ الظَّلُومُ الْجَهُولُ ذُو الشِّقاقِ وَالْعِزَّةِ بِالْآثامِ الْمُؤْلِمَةِ وَالْأَنَفَةِ عَنِ الانْقِيادِ لِحَمِيدِ الْعاقِبَةِ؛
زمانی که مصطفی (درود خدا بر او و خاندانش) درگذشت، غافلگیری را ربودند و فرصت را غنیمت شمردند و پرده حرمت را دریدند و او را در کمال بی‌وفایی بر بستر مرگ وانهادند و شتافتند، برای شکستن بیعت و مخالفت پیمان‌های محکم تأکیدشده و خیانت نسبت به امانتی که به کوه‌های استوار پا برجا عرضه شده بود و آن‌ها از اینکه آن را حمل کنند، خودداری کردند و آن را حمل کرد انسان به غایت ستمکار و به شدت نادان، صاحب شکاف افکنی و مباهات به گناهان دردناک و گردن فراز از گردن نهادن برای دستیابی به عاقبتی ستوده؛
فَحُشِرَ سفْلَةُ الْأَعْرابِ وَبَقايَا الْأَحْزابِ إِلَیٰ دارِ النُّبُوَّةِ وَالرِّسالَةِ، وَمَهْبِطِ الْوَحْيِ وَالْمَلائِكَةِ، وَمُسْتَقَرِّ سُلْطانِ الْوِلايَةِ، وَمَعْدِنِ الْوَصِيَّةِ وَالْخِلافَةِ وَالْإِمامَةِ حَتَّیٰ نَقَضُوا عَهْدَ الْمُصْطَفَیٰ فِي أَخِيهِ عَلَمِ الْهُدَیٰ وَالْمُبَيِّنِ طَرِيقَ النَّجاةِ مِنْ طُرُقِ الرَّدَیٰ،
پس گردآورده شدند فرومایگان اعراب و باقی‌مانده دسته‌های کافر، به در خانه نبوّت و رسالت و فرودگاه وحی و فرشتگان و قرارگاه سلطنت ولایت و معدن وصیت و خلافت و امامت تا آنکه شکستند پیمان مصطفی را در حقّ برادرش، پرچم هدایت و بیان‌کننده راه هدایت از راه‌های هلاکت
وَجَرَحُوا كَبِدَ خَيْرِ الْوَرَیٰ فِي ظُلْمِ ابْنَتِهِ، وَاضْطِهادِ حَبِيبَتِهِ، وَاهْتِضامِ عَزِيزَتِهِ بَضْعَةِ لَحْمِهِ وَفِلْذَةِ كَبِدِهِ، وَخَذَلُوا بَعْلَها، وَصَغَّرُوا قَدْرَهُ، وَاسْتَحَلُّوا مَحارِمَهُ، وَقَطَعُوا رَحِمَهُ، وَأَنْكَرُوا أُخُوَّتَهُ، وَهَجَرُوا مَوَدَّتَهُ، وَنَقَضُوا طاعَتَهُ، وَجَحَدُوا وِلايَتَهُ؛
و جریحه‌دار کردند جگر بهترین خلق را، در ستم به دخترش و لگدکوب کردن محبوبش و غصب کردن حق عزیزش، پاره تنش و جگرگوشه‌اش و شوهرش را واگذاشتند و مقامش را کوچک شمردند و حرام‌هایش را حلال کردند و رحمش را قطع نمودند و برادری‌اش را انکار کردند و دوستی‌اش را ترک گفتند و اطاعتش را شکستند و ولایتش را منکر شدند؛
وَأَطْمَعُوا الْعَبِيدَ فِي خِلافَتِهِ، وَقادُوهُ إِلیٰ بَيْعَتِهِمْ مُصْلِتَةً سُيُوفَها، مُقْذِعَةً أَسِنَّـتَها، وَهُوَ ساخِطُ الْقَلْبِ، هَائِجُ الْغَضَبِ، شَدِيدُ الصَّبْرِ، كاظِمُ الْغَيْظِ، يَدْعُونَهُ إِلَیٰ بَيْعَتِهِمُ الَّتِي عَمَّ شُؤْمُهَا الْإِسْلامَ، وَزَرَعَتْ فِي قُلُوبِ أَهْلِهَا الْآثامَ،
و بردگان را در خلافت او به طمع انداختند و او را به طرف بیعتشان کشاندند، با شمشیرهای برکشیده بیعت‌گران ناحق و سرنیزه‌های برهنه عمّال حکومت، درحالی‌که او خشمگین‌دل، خروشیده غضب، سخت شکیب و فروبرنـده خشم خـود بود، او را دعوت می‌کردند به بیعتشان‌ که شومی آن اسلام را فرا گرفت و در دل اهل آن تخم گناهان را کاشت
وَعَقَّتْ سَلْمانَها، وَطَرَدَتْ مِقْدَادَها، وَنَفَتْ جُنْدُبَها، وَفَتَقَتْ بَطْنَ عَمَّارِها، وَحَرَّفَتِ الْقُرْآنَ، وَبَدَّلَتِ الْأَحْكامَ، وَغَيَّرَتِ الْمَقامَ، وَأَباحَتِ الْخُمْسَ لِلطُّلَقاءِ، وَسَلَّطَتْ أَوْلادَ اللُّعَناءِ عَلَی الْفُرُوجِ وَالدِّماءِ، وَخَلَطَتِ الْحَلالَ بِالْحَرامِ، وَاسْتَخَفَّتْ بِالْإِيمانِ وَالْإِسْلامِ، وَهَدَمَتِ الْكَعْبَةَ؛
و با سلمانش نامهربانی کرد و مقدادش را طرد گفت و ابوذرش را به عرصه تبعید برد و سینه عمّارش را شکافت و مفاهیم قرآن را تحـریف کرد و احکام الهی را به احکامی دیگر تبدیل نمود و مقام را دگرگون ساخت و خمس را برای آزادشدگان فتح مکه مباح کرد و اولاد لعنت‌شدگان را بر نوامیس و خون مردم مسلّط نمود و حلال را با حرام مخلوط کرد و ایمان و اسلام را سبک شمرد و کعبه را ویران کرد؛
وَأَغارَتْ عَلَیٰ دارِ الْهِجْرَةِ يَوْمَ الْحَرَّةِ، وَأَبْرَزَتْ بَناتِ الْمُهاجِرِينَ وَالْأَنْصارِ لِلنَّكالِ وَالسَّوْرَةِ ، وَأَلْبَسَتْهُنَّ ثَوْبَ الْعارِ وَالْفَضِيحَةِ، وَرَخَّصَتْ لِأَهْلِ الشُّبْهَةِ فِي قَتْلِ أَهْلِ بَيْتِ الصَّفْوَةِ، وَ إِبَادَةِ نَسْلِهِ، وَاسْتِئْصالِ شَأْفَتِهِ، وَسَبْيِ حَرَمِهِ، وَقَتْلِ أَنْصارِهِ، وَكَسْرِ مِنْبَرِهِ، وَقَلْبِ مَفْخَرِهِ، وَ إِخْفاءِ دِينِهِ، وَقَطْعِ ذِكْرِهِ،
و غارتگرانه بر خانه هجرت روز حادثه حرّه حمله برد و دختران مهاجران و انصار را، برای شکنجه سخت و بی‌داد سنگین از پرده بیرون کشید و جامه ننگ و رسوایی بر آنان پوشاند و به اهل شبهه اجازه و آزادی داد، برای کشتن اهل‌بیت برگزیده پیامبر و نابود کردن نسلش و ریشه‌کن کردن بیخ‌وبنش و اسیر کردن حرمش و به قتل رساندن یاورانش و شکستن منبرش و وارونه نمودن مایه فخرش و پنهان کردن دینش و از میـان بردن نامش!
يَا مَوالِيَّ فَلَوْ عايَنَكُمُ الْمُصْطَفَیٰ وَسِهامُ الْأُمَّةِ مُغْرَقَةٌ فِي أَكْبادِكُمْ، وَرِماحُهُمْ مُشْرَعَةٌ فِي نُحُورِكُمْ، وَسُيُوفُها مُولَغَةٌ فِي دِمائِكُمْ، يَشْفِي أَبْناءُ الْعَوَاهِرِ غَلِيلَ الْفِسْقِ مِنْ وَرَعِكُمْ، وَغَيْظَ الْكُفْرِ مِنْ إِيمَانِكُمْ؛
ای سروران من، چه حالی داشت محمّد مصطفی اگر شما را می‌دید درحالی‌که تیرهای ملت، در جگرهای شما فرو رفته و نیزه‌هایشان در گلوهای شما قرار گرفته و شمشیرهای خون‌آشامشان در خون شما نشسته بود، زنازادگان تشنگی شدید خود را به تبهکاری از تقوای شما و خشم بسیار سخت کفر خود را از ایمان شما فرو می‌نشانند؛
وَأَنْتُمْ بَيْنَ صَرِيـعٍ فِي الْمِحْرَابِ قَدْ فَلَقَ السَّيْفُ هامَتَهُ، وَشَهِيدٍ فَوْقَ الْجَنَازَةِ قَدْ شُكَّتْ أَكْفانُهُ بِالسِّهامِ، وَقَتِيلٍ بِالْعَراءِ قَدْ رُفِعَ فَوْقَ الْقَناةِ رَأْسُهُ، وَمُكَبَّلٍ فِي السِّجْنِ قَدْ رُضَّتْ بِالْحَدِيدِ أَعْضاؤُهُ، وَمَسْمُومٍ قَدْ قُطِّعَتْ بِجُرَعِ السَّمِّ أَمْعاؤُهُ، وَشَمْلُكُمْ عَبَادِيدُ تُفْنِيهِمُ الْعَبِيدُ وَأَبْناءُ الْعَبِيدِ،
و شما بودید بین به خاک افتاده در محرابی که شمشیر تارک، سرش را شکافته بود و شهید بالای تابوت که کفنش با تیرهایی سوراخ‌سوراخ شده بود و کشته‌ی در بیابان افتاده که سرش بالای نیزه‌ها رفته بود و به کند و زنجیر کشیده شده در زندان‌ که با آهن اعضایش کوفته شده بود و مسمومی که با جرعه‌های سمّ مهلک، روده‌هایش، پاره‌پاره گشته و جمع شما در این سو آن سو پراکنده شده، بردگان و برده‌زادگان آنان را نابود می‌کردند،
فَهَلِ الْمِحَنُ يَا سادَتِي إِلّا الَّتِي لَزِمَتْكُمْ، وَالْمَصائِبُ إِلّا الَّتِي عَمَّتْكُمْ، وَالْفَجَائِعُ إِلّا الَّتِي خَصَّتْكُمْ، وَالْقَوارِعُ إِلّا الَّتِي طَرَقَتْكُمْ، صَلَوَاتُ اللّٰهِ عَلَيْكُمْ وَعَلَیٰ أَرْواحِكُمْ وَأَجْسادِكُمْ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ.
پس ای سروران من آیا محنت‌ها غیر آن است که ملازم شما شد و مصائب جز آن است که شما را فرا گرفت و فاجعه‌ها جز آن است که اختصاص به شما یافت و حوادث کوبنده جز آن است که شما را کوبید؟! درود خدا بر شما و بر ارواح و پیکرهایتان و رحمت و برکات خدا بر شما.
پس از این، قبر منوّر را ببوس و بگو:
بِأَبِي أَنْتُمْ وَأُمِّي يَا آلَ الْمُصْطَفَیٰ، إِنَّا لَانَمْلِكُ إِلّا أَنْ نَطُوفَ حَوْلَ مَشاهِدِكُمْ، وَنُعَزِّيَ فِيها أَرْواحَكُمْ عَلَیٰ هٰذِهِ الْمَصَائِبِ الْعَظِيمَةِ الْحَالَّةِ بِفِنائِكُمْ، وَالرَّزايَا الْجَلِيلَةِ النَّازِلَةِ بِساحَتِكُمُ، الَّتِي أَثْبَتَتْ فِي قُلُوبِ شِيعَتِكُمُ الْقُرُوحَ، وَأَوْرَثَتْ أَكْبادَهُمُ الْجُرُوحَ، وَزَرَعَتْ فِي صُدُورِهِمُ الْغُصَصَ،
پدر و مادرم فدای شما ای خاندان مصطفی، در دست ما چیزی نیست، جز اینکه پیرامون زیارتگاه‌های شما طواف کنیم و به ارواح شما در آن زیارتگاه‌ها تسلیت گوییم، بر این مصیبت‌های بزرگی که به آستان شما رسید و پیش‌آمدهای گرانی که به ساحت شما فرود آمد که در قلوب شیعیانتان زخم‌ها ثبت کرد و در جگرهایشان جراحت‌ها به ارث گذاشت و در سینه‌هایشان غصه‌ها کاشت،
فَنَحْنُ نُشْهِدُ اللّٰهَ أَنَّا قَدْ شارَكْنا أَوْلِياءَكُمْ وَأَنْصَارَكُمُ الْمُتَقَدِّمِينَ فِي إِرَاقَةِ دِماءِ النَّاكِثِينَ وَالْقَاسِطِينَ وَالْمَارِقِينَ وَقَتَلَةِ أَبِي عَبْدِاللّٰهِ سَيِّدِ شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ عَلَيْهِ السَّلامُ يَوْمَ كَرْبَلاءَ بِالنِّيَّاتِ وَالْقُلُوبِ وَالتَّأَسُّفِ عَلَیٰ فَوْتِ تِلْكَ الْمَواقِفِ الَّتِي حَضَرُوا لِنُصْرَتِكُمْ، وَعَلَيْكُمْ مِنَّا السَّلامُ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ.
پس ما خدا را گواه می‌گیریم بر اینکه در حقیقت شرکت نمودیم با دوستان و یاران گذشته شما، در ریختن خون پیمان‌شکنان و متجاوزان و بیرون‌رفتگان از دین و کشندگان ابی‌عبدالله، سرور جوانان اهل بهشت (درود بر او) در روز کربلا، به وسیله نیت‌ها و دل‌هایمان و تأسف بر از دست رفتن موقعیت‌هایی که آنان برای یاری شما حاضر شدند، سلام و رحمت و برکات خدا از سوی ما بر شما باد.
سپس قبر شریف را بین خود و قبله قرار بده و بگو:
اللّٰهُمَّ يَا ذَا الْقُدْرَةِ الَّتِي صَدَرَ عَنْهَا الْعَالَمُ مُكَوَّناً مَبْرُوءاً عَلَيْها مَفْطُوراً تَحْتَ ظِلِّ الْعَظَمَةِ فَنَطَقَتْ شَوَاهِدُ صُنْعِكَ فِيهِ بِأَنَّكَ أَنْتَ اللّٰهُ لَاإِلٰهَ إِلّا أَنْتَ مُكَوِّنُهُ وَبَارِئُهُ وَفاطِرُهُ ابْتَدَعْتَهُ لَامِنْ شَيْءٍ، وَلَا عَلَیٰ شَيْءٍ، وَلَا فِي شَيْءٍ، وَلَا لِوَحْشَةٍ دَخَلَتْ عَلَيْكَ إِذْ لَاغَيْرُكَ، وَلَا حاجَةٍ بَدَتْ لَكَ فِي تَكْوِينِهِ وَلَا لِاسْتِعانَةٍ مِنْكَ عَلَی الْخَلْقِ بَعْدَهُ، بَلْ أَنْشَأْتَهُ لِيَكُونَ دَلِيلاً عَلَيْكَ بِأَنَّكَ بائِنٌ مِنَ الصُّنْعِ، فَلا يُطِيقُ الْمُنْصِفُ لِعَقْلِهِ إِنْكارَكَ، وَالْمَوْسُومُ بِصِحَّةِ الْمَعْرِفَةِ جُحُودَكَ؛
خدایا ای صاحب قدرتی که جهان از آن قدرت هستی یافت و بر آن قدرت بدون عیب پدید آورده شد و در زیر سایه عظمت آفریده گشت، شواهد آفرینشت در آن گویا شد، بر اینکه تویی خدا، معبودی جز تو نیست، پدیدآورنده‌اش و آفریننده‌اش و خلق‌کننده‌اش، جهان را پدید آوردی، نه از چیزی و نه بر روی چیزی و نه در چیزی و نه به خاطر ترسی که بر تو وارد شده باشد، آنگاه که غیر تو نبود و نه به خاطر نیازی که در آفرینشش برای تو پیدا شده باشد و نه برای اینکه پس از آفرینش جهان، به آن استعانت جویی، بلکه آن را به وجود آوردی تا راهنمایی بر تو باشد، به اینکه تو از ساختمان آفرینش جدایی، پس کسی که عقلش انصاف داشته باشد، طاقت انکار تو را نمی آورد و کسی که به سلامت معرفت معروف است تاب باور نکردن تو را ندارد؛
أَسْأَلُكَ بِشَرَفِ الْإِخْلاصِ فِي تَوْحِيدِكَ وَحُرْمَةِ التَّعَلُّقِ بِكِتابِكَ وَأَهْلِ بَيْتِ نَبِيِّكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَیٰ آدَمَ بَدِيعِ فِطْرَتِكَ، وَبِكْرِ حُجَّتِكَ، وَ لِسَانِ قُدْرَتِكَ، وَالْخَلِيفَةِ فِي بَسِيطَتِكَ، وَعَلَیٰ مُحَمَّدٍ الْخالِصِ مِنْ صَفْوَتِكَ، وَالْفاحِصِ عَنْ مَعْرِفَتِكَ، وَالْغائِصِ الْمَأْمُونِ عَلَیٰ مَكْنُونِ سَرِيرَتِكَ بِمَا أَوْلَيْتَهُ مِنْ نِعْمَتِكَ بِمَعُونَتِكَ، وَعَلَیٰ مَنْ بَيْنَهُما مِنَ النَّبِيِّينَ وَالْمُكَرَّمِينَ وَالْأَوْصِياءِ وَالصِّدِّيقِينَ وَأَنْ تَهَبَنِي لِإِمامِي هٰذَا.
از تو می‌خواهم، به شرف اخلاص در یکتاپرستی‌ات و حرمت علاقه‌مندی به کتابت و اهل‌بیت پیامبرت، اینکه درود فرستی بر آدم، پدیده آفرینشت و اول حجتت و زبان قدرتت و جانشین در زمین پهناورت و بر محمّد زبده برگزیدگانت و کاوشگر معرفتت و آن شناور امین بر راز پنهانت، به آنچه سزاوارش نمودی از نعمتت به یاری خویش و بر آنانی که بین آدم و محمّد بودند، از پیامبران و اکرام‌شدگان و جانشینان و راستی‌پیشه‌گان و اینکه مرا به این پیشوایم ببخشی.
پس پهلوی روی خود را بر ضریح مبارک بگذار و بگو:
اللّٰهُمَّ بِمَحَلِّ هٰذَا السَّيِّدِ مِنْ طاعَتِكَ وَبِمَنْزِلَتِهِ عِنْدَكَ لَاتُمِتْنِي فُجَاءَةً، وَلَا تَحْرِمْنِي تَوْبَةً، وَارْزُقْنِي الْوَرَعَ عَنْ مَحارِمِكَ دِيناً وَدُنْيا، وَاشْغَلْنِي بِالْآخِرَةِ عَنْ طَلَبِ الْأُولیٰ، وَوَفِّقْنِي لِما تُحِبُّ وَتَرْضیٰ، وَجَنِّبْنِي اتِّباعَ الْهَـوَیٰ وَالاغْتِرارَ بِالْأَباطِيلِ وَالْمُنَیٰ .
خدایا به جایگاه این آقا، بر طاعتت و به مقامش در پیشگاهت، مرا ناگهان نمیران و از توبه محرومم مساز و پرهیز از حرام‌هایت را چه دینی و چه دنیایی نصیبم فرما و از طلب دنیا، به آخرت مشغولم نما و به آنچه دوست داری و خشنودی موفقم بدار و از پیروی هوا و فریب خوردن به امور باطل و آرزو برکنارم دار.
اللّٰهُمَّ اجْعَلِ السَّدادَ فِي قَوْلِي، وَالصَّوابَ فِي فِعْلِي، وَالصِّدْقَ وَالْوَفاءَ فِي ضَمانِي وَوَعْدِي، وَالْحِفْظَ وَالْإِيناسَ مَقْرُونَيْنَ بِعَهْدِي وَوَعْدِي، وَالْبِرَّ وَالْإِحْسانَ مِنْ شَأْنِي وَخُلْقِي، وَاجْعَلِ السَّلامَةَ لِي شامِلَةً وَالْعافِيَةَ بِي مُحِيطَةً مُلْتَفَّةً، وَلَطِيفَ صُنْعِكَ وَعَوْنِكَ مَصْرُوفاً إِلَيَّ، وَحُسْنَ تَوْفِيقِكَ وَيُسْرِكَ مَوْفُوراً عَلَيَّ، وَأَحْيِنِي يَا رَبِّ سَعِيداً وَتَوَفَّنِي شَهِيداً، وَطَهِّرْنِي لِلْمَوْتِ وَمَا بَعْدَهُ؛
خدایا قرار ده در گفتارم استواری و در کردارم درستی و در پیمان و وعده‌ام راستی و وفا و حفظ و انس‌گیری را مرتبط به پیمان و وعده‌ام و نیکی و احسان را در شمار رفتار و اخلاقم و سلامتی را برایم فراگیر قرار ده و عافیت را بر من احاطه کننده و پیچیده و رفتار لطیفت و یاری‌ات را متوجه من و حسن توفیقت و آسانی‌ات را بر من کامل شده و زنده‌ام بدار پروردگارا خوشبخت و بمیرانم شهید و برای مرگ و پس از آن پاکم فرما؛
اللّٰهُمَّ وَاجْعَلِ الصِّحَّةَ وَالنُّورَ فِي سَمْعِي وَبَصَرِي، وَالْجِدَةَ وَالْخَيْرَ فِي طُرُقِي، وَالْهُدیٰ وَالْبَصِيرَةَ فِي دِينِي وَمَذْهَبِي، وَالْمِيزانَ أَبَداً نَصْبَ عَيْنِي، وَالذِّكْرَ وَالْمَوْعِظَةَ شِعارِي وَدِثارِي، وَالْفِكْرَةَ وَالْعِبْرَةَ أُنْسِي وَعِمادِي، وَمَكِّنِ الْيَقِينَ فِي قَلْبِي، وَاجْعَلْهُ أَوْثَقَ الْأَشْياءِ فِي نَفْسِي وَاغْلِبْهُ عَلَیٰ رَأْيِي وَعَزْمِي،
خدایا قرار بده سلامت و نور را در گوشم و دیده‌ام و منفعت و خیر را در راه‌هایم و هدایت و بصیرت را در دین و آیینم و میزان حق را همیشه در برابر چشمم و ذکر و پند را شعارم و جامه باطنم و فکر و عبرت‌گرفتن را انیس و تکیه‌گاهم و جای‌گیر فرما یقین را در دلم و آن را قرار ده استوارترین چیزها در نهادم و چیره کن آن را بر رأی و تصمیمم
وَاجْعَلِ الْإِرشادَ فِي عَمَلِي، وَالتَّسْلِيمَ لِأَمْرِكَ مِهادِي وَسَنَدِي، وَالرِّضا بِقَضائِكَ وَقَدَرِكَ أَقْصَیٰ عَزْمِي وَ نِهايَتِي وَأَبْعَدَ هَمِّي وَغايَتِي، حَتَّیٰ لَاأَتَّقِيَ أَحَداً مِنْ خَلْقِكَ بِدِينِي، وَلَا أَطْلُبَ بِهِ غَيْرَ آخِرَتِي، وَلَا أَسْتَدْعِيَ مِنْهُ إِطْرائِي وَمَدْحِي؛
و قرار ده ارشاد را در کردارم و تسلیم شدن به امرت را بستر و پشتوانه‌ام و راضی بودن به قضا و قدرت را، آخرین کرانه تصمیم و نهایتم و دورترین اندیشه و هدفم تا از احدی از بندگانت در امر دینم نپرهیزم و به آن جز آخرتم را نجویم و از آن ثناگویی و تعریف را نخواهم؛
وَاجْعَلْ خَيْرَ الْعَواقِبِ عاقِبَتِي وَخَيْرَ الْمَصايِرِ مَصِيرِي، وَأَنْعَمَ الْعَيْشِ عَيْشِي، وَأَفْضَلَ الْهُدیٰ هُدايَ، وَأَوْفَرَ الْحُظُوظِ حَظِّي، وَأَجْزَلَ الْأَقْسامِ قِسْمِي وَنَصِيبِي، وَكُنْ لِي يَا رَبِّ مِنْ كُلِّ سُوءٍ وَلِيّاً، وَ إِلیٰ كُلِّ خَيْرٍ دَلِيلاً وَقائِداً، وَمِنْ كُلِّ باغٍ وَحَسُودٍ ظَهِيراً وَمانِعاً .
و قرار ده بهترین عاقبت‌ها را عاقبت من و بهترین بازگشتگاه را، بازگشتگاه من و با ناز و نعمت‌ترین زندگی‌ها را، زندگی من و برترین هدایت‌ها را هدایت من و کامل‌ترین بهره‌ها را بهره من و شایان‌ترین نصیب‌ها را نصیب من و نگهدار باش ای پروردگارم، مرا از هر پیش‌آمد بدی و به سوی هر خیری راهنما و راهبر و از هر متجاوز حسودی پشتیبان و جلوگیر.
اللّٰهُمَّ بِكَ اعْتِدادِي وَعِصْمَتِي وَثِقَتِي وَتَوْفِيقِي وَحَوْلِي وَقُوَّتِي، وَلَكَ مَحْيايَ وَمَماتِي، وَفِي قَبْضَتِكَ سُكُونِي وَحَرَكَتِي، وَ إِنَّ بِعُرْوَتِكَ الْوُثْقَی اسْتِمْساكِي وَوُصْلَتِي، وَعَلَيْكَ فِي الْأُمُورِ كُلِّهَا اعْتِمادِي وَتَوَكُّلِي، وَمِنْ عَذابِ جَهَنَّمَ وَمَسِّ سَقَرَ نَجاتِي وَخَلاصِي، وَفِي دارِ أَمْنِكَ وَكَرامَتِكَ مَثْوايَ وَمُنْقَلَبِي، وَعَلَیٰ أَيْدِي سادَتِي وَمَوالِيَّ آلِ الْمُصْطَفَیٰ فَوْزِی وَفَرَجِي .
خدایا به توست سازوبرگ و زمامم و اطمینان و توفیق و جنبش و نیرویم و برای توست حیات و مرگم و در کف توست آرامش و حرکتم و به دستاویز محکم‌تر توست چنگ زدن و پیوندم و بر توست در همه کارها اعتماد و توکلم و از عذاب دوزخ و تماس آتش نجات و رهایی‌ام و در خانه امن و کرامت توست منزل و مأوایم و به دست آقایان و سرورانم، خاندان مصطفی است رستگاری و گشایشم.
اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِناتِ وَالْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِماتِ، وَاغْفِرْ لِي وَ لِوالِدَيَّ وَمَا وَلَدا وَأَهْلِ بَيْتِي وَجِيرانِي وَ لِكُلِّ مَنْ قَلَّدَنِي يَداً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِناتِ، إِنَّكَ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ، [وَالسَّلامُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللّٰهِ وَبَرَكاتُهُ].
خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و بیامرز مردان و زنان مؤمن و مسلمان را و بیامرز مرا و پدر و مادرم و آنچه زاده‌اند و خاندانم و همسایگانم و هر زن و مرد باایمانی را که حقّی بر گردن من دارد، همانا تو دارای احسان بزرگی.